کد خبر: ۱۰۷۰۴
۱۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

«مهندسی تعمیر تلویزیون» شهرت جعفر بیکیان است

«مهندسی تعمیر تلویزیون» شهرت جعفر بیکیان است. او حالا ۲۰ سال است که به عنوان کاسب قدیمی محله پروین اعتصامی در حرفه تعمیر وسایل الکترونیک فعالیت دارد.

وسط‌های روز وقتی که آفتاب، چتر گرمابخش خود را روی سر محله پهن کرده، آن هم در روزی که انگار نه انگار زمستان است، همان زمانی که محله باحضور کسبه و اهالی دوباره جان گرفته و نفس مردم در آن پیچیده است، وقت خوبی است که درِ یکی از مغازه‌ها را باز کنی و دنبال یک معرفی، چند روایت و درنهایت آشنایی جدیدی بگردی.

حالا «مهندسی تعمیر تلویزیون» عنوانی است که چشم ما را گرفته است؛ عنوانی که با برچسب‌های قدیمی روی شیشه‌های یک‌دهنه مغازه نقلی جا خوش کرده است و دارد کم‌کم رنگش را به داغی خورشید وامی‌گذارد تا قرمزی‌اش بماند برای همان تلویزیون‌های لامپی قدیمی که هنوز چندتایی‌شان در مغازه «جعفر بیکیان» پیدا می‌شود.

برای ما که باید روایت‌هایی را از صندوقچه خاطرات اهالی بیرون بیاوریم تا بلکه هویتی زنده شود، ۲۰ سال فعالیت این کاسب محله پروین اعتصامی مشهد در حرفه تعمیر وسایل الکترونیک کافی است تا دقایقی در مغازه‌اش بمانیم و از گذشته و کارش بپرسیم که به قول خودش کم‌رونق شده است.

 

از تحصیل در رشته بانکداری تا...

بیکیان، متولد مهرماه ۱۳۳۸ است. دیپلم‌گرفتنش تقریبا هم‌زمان شده بود با انقلاب فرهنگی، اتفاقی که برای همیشه او را از راه دانشگاه دور کرد و به‌سمت علاقه‌اش یعنی الکترونیک و تعمیر وسایل الکترونیکی سوق داد.

تعریف می‌کند: رشته بانکداری تازه تاسیس شده بود که با توصیه مدیر مدرسه مشغول تحصیل در این رشته شدم و سرانجام دیپلم بانکداری را از دبیرستان بازرگانی (روبه‌روی کلانتری در چهارراه عشرت‌آباد) گرفتم، اما بعداز شرکت در کنکور سراسری، دانشگاه‌ها بسته شد و من درس را رها کردم.

هم‌زمان که در مغازه‌ای به‌عنوان شاگرد کار تعمیر وسایل الکترونیکی را یاد می‌گرفتم، با بازشدن دانشگاه‌ها دوباره در رشته هنر کنکور دادم. کنکور دوم هم با قبول‌نشدن در مرحله دوم، نتیجه‌ای نداشت و پرونده ادامه تحصیلم برای همیشه بسته شد.

چهار‌پنج‌سال در نمایندگی «شهاب هیتاچی» شاگردی کردم و پس از آن به‌عنوان کارآموز به جای دیگر رفتم. کار را که یاد گرفتم، در خیابان دانشگاه، روبه‌روی داروخانه ۲۲ بهمن، مغازه‌ای دست‌و‌پا کردم و به‌صورت جدی مشغول تعمیر دستگاه‌های الکترونیکی مثل تلویزیون شدم.

 

«مهندسی تعمیر تلویزیون» شهرت جعفر بیکیان است

 

بازار ما کساد شده

رشته بانکداری، کنکور هنر و سرانجام تعمیر تلویزیون! این کاسب قدیمی هم متوجه تعجب ما می‌شود که می‌گوید: در اصل انتخاب این شغل، فلسفه خاصی داشت.

من دنبال کار الکترونیک رفتم؛ چون تصمیم داشتم  شرکت تعمیرات بزنم که نشد. بعداز مغازه اول، در مغازه‌ای واقع‌در بولوار جمهوری‌اسلامی مشغول شدم.

فکر کنم کار ما هم با ازبین‌رفتن نسل تلویزیون‌های قدیمی تمام بشود

دو‌بار جابه‌جایی از مغازه‌های استیجاری برای جعفر بیکیان کفایت می‌کند تا سرقفلی مغازه فعلی را بخرد و بشود کاسب بیست‌ساله محله پروین اعتصامی.

در مغازه او چند‌تلویزیون همه فضای کوچک محیط کارش را پر کرده و مشغول تعمیر تلویزیونی رنگی است.

می‌خواهیم از کارش بگوید که با یک جمله، شغلش را در شمار مشاغل کم‌رونق جا می‌دهد: فکر کنم کار ما هم با ازبین‌رفتن نسل تلویزیون‌های قدیمی تمام بشود.

در گذشته این شغل خیلی بهتر بود، اما حالا با آمدن تلویزیون‌های جدید کساد شده است.

پذیرش این تغییر برای او آسان است؛ چراکه خودش معتقد است: «تغییر اجتناب‌ناپذیر است و باید به این سمت برویم.»

دلیلی هم برای گفته‌اش دارد که بیان می‌کند: بیشتر دستگاه‌های جدید تعمیر نمی‌شوند و باید قطعاتشان تعویض شود. الان بازار کساد شده حتی هفته‌هایی بوده که یک مشتری هم نداشته‌ام.

تعمیر دستگاه‌های قدیمی به صرفه نیست

این تعمیرکار قدیمی تلویزیون از زمانی‌که هنوز مردم برای تماشای برنامه‌های دلخواهشان چشم به قاب‌های لامپی می‌دوختند، تلویزیون تعمیر کرده تا حالا.

می‌گوید: شاید هنوز تعدادی لامپ در خانه داشته باشم، اما الان خیلی تلویزیون‌های قدیمی را قبول نمی‌کنم. بعضی‌وقت‌ها هزینه تعمیر قطعات دستگاه‌های قدیمی از خودش هم بیشتر است.

جالب است بدانید تلویزیون خانه بیکیان، دستگاه پارس ۲۹ اینچ است.

در این رابطه می‌گوید: باوجود اینکه نمایشگر‌های LED و  LCD بازار لوازم الکترونیکی را پر کرده‌اند، وسوسه‌نشده‌ام و از همان تلویزیون قدیمی استفاده می‌کنیم.

او می‌افزاید: من کار را تجربی شروع کردم، ابتدا شاگردی کردم و، چون علاقه داشتم، سختی‌هایش را به جان خریدم.

بعد دنباله حرف را می‌گیرد که پیشرفت در این شغل به هوش و ذکاوت فرد بستگی دارد تا صاحب‌کار اعتماد کند و دستگاه مردم را به شاگردش بسپارد.

حرف از شاگرد که می‌شود، می‌پرسیم: اگر کسی برای شاگردی بیاید، او را می‌پذیری که بی‌درنگ می‌گوید: من سعی می‌کنم منصرفش کنم.

این کار تقریبا رو به فراموشی است؛ به‌طوری‌که در کشور‌های اروپایی تعمیرکار تلویزیون ندارند و بیشتر این خدمات را نمایندگی‌ها ارائه می‌دهند.

صد‌در‌صد قبول دارم این دستگاه‌ها، زباله‌های الکترونیکی هستند و قابلیت تعمیر را ندارند؛ چون قیمت لامپش از تلویزیون بیشتر است.


* این گزارش سه شنبه، ۲۳ دی ۹۳ در شماره ۱۲۹ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44